استخوان های دوست داشتنی

گاهی که می شکنم

استخوان های دوست داشتنی

گاهی که می شکنم

وصیت نامه عجیب حسین پناهی



قبر مرا نیم متر کمتر عمیق کنید تا پنجاه سانت به خدا نزدیکتر باشم.
بعد از مرگم، انگشت‌های مرا به رایگان در اختیار اداره انگشت‌نگاری قرار دهید.
به پزشک قانونی بگویید روح مرا کالبدشکافی کند، من به آن مشکوکم!
ورثه حق دارند با طلبکاران من کتک ‌کاری کنند.
عبور هرگونه کابل برق، تلفن، لوله آب یا گاز از داخل گور اینجانب کیدا ممنوع است.
بر قبر من
پنجره بگذارید تا هنگام دلتنگی، گورستان را تماشا کنم.
کارت شناسایی مرا لای کفنم بگذارید، شاید آنجا هم نیاز باشد!
مواظب باشید به تابوت من آگهی تبلیغاتی نچسبانند.
روی تابوت و کفن من بنویسید: این عاقبت کسی است که زگهواره تا گور دانش بجست.
دوست ندارم مردم قبرم را لگدمال کنند. در چمنزار خاکم کنید!
کسانی که زیر تابوت مرا می‌گیرند، باید هم قد باشند.
شماره تلفن گورستان و شماره قبر مرا به طلبکاران ندهید.
گواهینامه رانندگیم را به یک آدم مستحق بدهید، ثواب دارد.
در مجلس ختم من گاز اشک‌آور پخش کنید تا همه به گریه بیفتند.
از اینکه نمی‌توانم در مجلس ختم خودم حضوریابم قبلا پوزش می طلبم
نظرات 5 + ارسال نظر
مهدی جمعه 24 اردیبهشت‌ماه سال 1389 ساعت 04:30 ب.ظ http://www.zimaazma.blogsky.com

سلام دوست عزیز... وهقعا مطلب جالب و فوق العاده ای بود ... حالا وهقعا این وصیت نامه حسین ژناهی هست؟! لطفا بهم خبر بدید .. ممنون

آرش جمعه 24 اردیبهشت‌ماه سال 1389 ساعت 07:16 ب.ظ http://faryade66.wordpress.com/

این آدم یکی از عجیب ترین آدمهایی است که بعد از مرگش شناختمش

امید جمعه 24 اردیبهشت‌ماه سال 1389 ساعت 08:57 ب.ظ http://faith.blogsky.com

من نظری ندارم
اما میگم نینا بدو بیا وبلاگم
تولدمه

مریم جمعه 24 اردیبهشت‌ماه سال 1389 ساعت 10:08 ب.ظ http://29mehrmah.blogfa.com

خدایش بیامرزد.
اما هیچ وقت نتونستم با کلامش،نوشته هاش و بازیش ارتباط برقرار کنم.
وصیتش تو مایه ی وصیت نامه ی مرحوم ؛پرویز شاپور؛ نوشته شده.

منصور کبیر شنبه 25 اردیبهشت‌ماه سال 1389 ساعت 11:55 ب.ظ http://balatarim.mihanblog.com

چه مرد نازنینی بود
چه دورانی با هم داشتیم یادش بخیر
نینا اینو با ذکر منبع برداشتم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد