استخوان های دوست داشتنی

گاهی که می شکنم

استخوان های دوست داشتنی

گاهی که می شکنم

این هفته همش به مهمون داری  و مهمون بازی گذشت


در کل خیلی خوب هم گذشت اصلا گذرش رو حس نکردم


روز شنبه مهمون خونه شیلا دوستم بودم که بعد یه سال تازه قسمت شد برم خونه اش  اصلا وقت نمیشد ولی این دفعه رفتم  برای اولین بار هم شیرینی ناپلئونی درست کردم که خیلی خیلی خوب از کار در اومد


یک شنبه تولد چهل سالگی دوست جدیدم بود که باهاش تو پارک آشنا شدم ولی خب نتونستم برم


فقط ظهر یک شنبه رفتم خونه ملیحه نهار دعوت داشتم و منم براش یه ظرف قرمه سبزی بردم دوست داشت


دو شنبه که معلم داشتم به مدت دو ساعت و بعد دوباره کار خونه و اینا


سه شنبه سها رو بردم مهد و بعد که برش گردوندم  دوستم پسرش رو آورد گذاشت پیش من و رفت چون کنفرانس داشت  و بعدش هم ییهویی در زدن و دیدم رئیس پلی گروپ سنتر سهیل هستش  و اومده با من کافی بخوره و لی خب دیگه سر ظهر باشکم گرسنه کی کافی می خوره

این بود که در فریزر باز کردم هر چی سمبوسه و  وجی فینگر و سیب زمینی خلال داشتم ریختم تو فر   با یه کاسه نخود فرنگی و هویج و ذرت که بخار پزشون کرده بودم دادم خوردن خیلی هم خوش گذشت

بچه ها هم کلی با هم ایرانی رقصیدن و منم شدم معلمشون و به همشون یاد دادم  در آخر هم یه سیدی آهنگ های شاد به دختر دوستم هدیه دادم


مامان سینا هم اومد دنبالش دیگه نذاشتم بره و شام جای همه خالی شوید باقالی خوردیم


الان هم سها مهد رفته و منم منتظر معلمم هستم که بیاد با این مخ تو فویل پیچیده ما یه کم سر و کله بزنه

نظرات 5 + ارسال نظر
سعید چهارشنبه 23 تیر‌ماه سال 1389 ساعت 11:25 ق.ظ http://bighararan.blogsky.com

سلام
خوبی؟
خوبم!
وب که خیلی خوبه[بوسه]
عاشقش شدم[قلب]
اگه دوست داشتی بیا پیش ما لینک بده بستون کنیم
فعلا بای

علی چهارشنبه 23 تیر‌ماه سال 1389 ساعت 04:04 ب.ظ

چه هفته خوشی. به به. خدا قسمت همه بکنه. اصلا دل آدم باز میشه

سید مهدی پنج‌شنبه 24 تیر‌ماه سال 1389 ساعت 10:38 ب.ظ http://www.dorooghestan.blogfa.com

می بینم که اونجا دفتر فرهنگی ایران رو راه انداختی نینا خانم،
ایول توسعه فرهنگ ایرانی :)

توسعه ندیم چه کنیم سید جان

آدم به رفت و آمد و به دیدار دوستان زنده است

من که اصلا دوست ندارم تنها باشم

امید یکشنبه 27 تیر‌ماه سال 1389 ساعت 01:56 ق.ظ http://faith.blogsky.com

خوشحالم که بهت خوش گذشته

پیامبر گمراه یکشنبه 27 تیر‌ماه سال 1389 ساعت 07:56 ق.ظ http://aprophet.blogsky.com/

به قول فروغ عزیز :

و من چقدر از همه ی چیزهای خوب خوشم می آید.

رقصیدن یچه ها
آهنگ های شاد
شیرینی های خوشمزه
سیب زمینی خلال و نخود فرنگی
و خصوصا مهمان بازی با آنهایی که دوستشان داریم.

قالب نداره ها

بیای در خدمتیم

البته رقص رو خودت باید از خودت تراوشات کنی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد