سلام سلام عزیزای دلم
دوستای خوبم
به طرز خوبی تو این شهر جدید جا افتادم این برام خیلی خوبه چون حس ترسناکی داشتم و پر بودم از دلهره که ای بابا من چرا باید این جابجایی رو انجام میدادم و چه اشتباهی کردم و از این حرفا
ولی الان خیلی خوبم خیلی خوشحالم که بالاخره تصمیمم رو گرفتم
اینجا هوا داره یواش یواش رو به گرما میره
سرخابی خونم کم شده بود رفتم کلی گل و بنفشه و سبزی جات گرفتم و کاشتم تو باغچه
و چهار تا هم چراغ سولاریوم گذاشتم که با نور خورشید کار میکنن
سها رو هم از صبح هشت تا پنج بعد از ظهر میزارم مهد کودک و کلی کیف میکنم خودم که یه عالمه وقت آزاد دارم
کلا همه چی خوب پیش میره
ایووووووووووووووووووووووووووووووووووو..................................زارپ!!!
من اومدم!!!...چه خوشگوووول موشگول آمدم!!!
یه چند وقت نبودم...شرمنده!!! ولی الان هستم!!!
نگوووووووووووو که مارو یادت رفته....؟؟! عمامه رو یادت نیس؟؟!! من کبیرشونم دیگه!!! ای آقا!!
اینبار با یه وبلاگ جدید اومدیم....کافه جوان اسمشه.....منتظریم....اگه خواستی لینکم کن بعدش بیا خبرم کن تا منم تورا بکنم...لینک!!
منتظرتما!!
فیلا خدافظی
ازونجایی که ما اعتقاد شدیدی به نظر داریم::
اون نظر قبلی واسه خبر دادن از خودم بود....این نظر واسه خبر گرفتن از خودته!!!
راستش منم یه چند وقتی به خاطر یه مسائلی از جمله کووونکور نبودم...ولی الان با یه انرژی زیاد اومدم تا حال رفقای قدیمی رو بپرسم!!!
افا...حال شما؟؟! خوبی شما..؟؟! ازین ورا...؟؟! بفرما تو دم در بده...؟؟! اوخ اوخ اصلا حواسم نبود وبلاگ خودته....اوکی مزاحم نمیشم
حتما سرتو بزن به ما!!
فیلا
خوش به حالت که همه چی برات خوب پیش میره
سلام
خوشحالم که اینقدر خوشحالی ایشالا همیشه همینطوری باشی...