من نمی دونم این همه راه پاشدی اومدی ساعت ده شب خونه من شب نشینی منم برا تو و خونواده ات سنگ تموم گذاشتم
فالوده شیرازی که دوست داری درست کردم با هندوانه خنک و سالاد میوه و کلی خرت و پرت و چایی و آخر سر هم قلیونت هم کشیدی و گورت رو گم کردی دیگه این چرت و پرت گفتن هات چی بود
که این بچه لاغر شده و چرا هنوز به حرف نیومده و تو مسئول هستی وباید بشینی روزی سه تا کتاب نشون این بچه بدی عکسهاش رو با اسمها رو یادش بدی و بعد هی غذا کنی تو حلق بچه به
زور اونم بعد تازه پات رو از گلیمت هم اضافه تر می ذاری و می گی تو مسئول شوهرت هم هستی نذار انقدر غذا بخوره چاق بشه ای بابا تو به همه جای ما کار داری که بچه های خودت شبیه مارمولکن کسی نیست حرف بزنه بعدش هم اگر حرف زدن اینه که تو انجام میدی ترجیح مید م بچه ام اصلا حرف زدن یاد نگیره انقدر که بی تربیتی
پ ن به خدا حس کسی رو دارم که با کفش پاشنه ده سانتی رو مغزش بندری رقصیده باشن
پ ن ۲ تو فکر اینم که حتما امساله یه تحدید نظری تو روابطم و حسن اخلاقی که داره ازش سو استفاده میشه بکنم
لطفا حتما اینکارو بکن. دوستی که از دوستی چیزی حالیش نباشه، همون بهتر که اصلا نباشه.
یه چیزی رو همیشه به یاد داشته باش مادر DDD:
آدما از روی ضعف و حسادته که این حرفها رو میزنن و دیگر هیچ
می بینن خودشون عرضه ی خیلی کارا رو نداشتن و ندارن ولی تو به خوبی از پس همه چیز برمیای و خوب این باعث میشه بهت حسادت کنن. هر وقت دیدی کسی از این حرفها بهت زد، بدون که تو کارت بیشتر از حد معمول موفق بودی.
اصلا حالا که اینطوره لازم می بینم منم بزنم به سیم آخر و بگم:
هر کس هر ایرادی به دوست خوب و نازنین اسفند ماهیه من بگیره خره
همین یک کلمه کفایت میکنه. تو بهترینی و شک هم نکن. این آدمهای بیخود حتی به خدا هم فخر میفروشن و مطمئن باش اگه به مهمونی خدا هم برن براش حرف در میارن، و از اینجا به این نتیجه میرسیم که خودشون آدم نیستن.
ببخشید توی این کامنت خیلی بی ادب شدم، اما من تحمل اینو ندارم ببینم کسی دوستامو ناراحت کنه.
Go on so strong
مرسی از این همه لطفی که به من دارید