استخوان های دوست داشتنی

گاهی که می شکنم

استخوان های دوست داشتنی

گاهی که می شکنم

 


بالاخره بارید


آسمان رو می گویم دیگر


که روزها سر به گریبان بود


حالا هی ابرهای سپید پنبه ای می آیند و میروند در خیالش


که باز فکر های دلگیر خاکستری نکند

نظرات 8 + ارسال نظر
لیلا یکشنبه 22 آذر‌ماه سال 1388 ساعت 10:12 ب.ظ http://cheraana.blogfa.com/

مطلبت قشنگ بود.. به خصوص آخرش..
ببینم تو بارون که رانندگی کردی و برگشتی بعدش چه غذایی درست کردی؟!

لیلا یکشنبه 22 آذر‌ماه سال 1388 ساعت 10:20 ب.ظ

راستی نینا جان ممنونم از لطفت اما من فعلا هیچکسو لینک نمی کنم به دلایلی..شاید خودت دیده باشی..اما می خونمت و ممنونم که منو می خونی..

reza یکشنبه 22 آذر‌ماه سال 1388 ساعت 10:26 ب.ظ http://bia2ictboys87.blogfa.com

سلام ادرستونو تغییر دادم
ای بابا
این دفعه واسه چی فیلتر کردن
بیا پیشم خوشحال می شم

باران دوشنبه 23 آذر‌ماه سال 1388 ساعت 08:55 ق.ظ http://kouyeyar.blogfa.com

سلام نینای عزیز. منزل نو مبارک. همه ی پستتات رو خوندم. اما بغضم گرفت. از اون قصه ی تلخ تکرار. اما بارون رو دوست دارم. عاشقشم. تند باشه یا کند به یاد ندارم چتر دستم گرفته باشم. این پست آخرت خیلی لطیف بود. خوشم اومد.

شراره دوشنبه 23 آذر‌ماه سال 1388 ساعت 10:01 ق.ظ http://parishangisoo.blogfa.com

اینم یک تغیر است خوشحالم که هستی. شراره

م.بصیر دوشنبه 23 آذر‌ماه سال 1388 ساعت 10:10 ق.ظ http://mbsr.blogfa.com

خانه ی نو مبارک...
امیدوارم چرخش بچرخه

راستی نوشته ی پر احساسی بود...
اینجا هم نم نمک باران میزند...
اما بارانش نمیدانم چرا شور است!!

شراره دوشنبه 23 آذر‌ماه سال 1388 ساعت 10:47 ق.ظ http://parishangisoo.blogfa.com

حتما عزیزم ،همون پریشان گیسو خوبه ،مرسی عزیزم
شراره

شهرزاد سه‌شنبه 24 آذر‌ماه سال 1388 ساعت 09:39 ق.ظ http://chasingsleep.blogfa.com/

چه خوب نوشتی.حض کردم.

این شعر رو از سایت آوای ازاد نوشتم

دوستش داشتی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد