بالاخره بارید
آسمان رو می گویم دیگر
که روزها سر به گریبان بود
حالا هی ابرهای سپید پنبه ای می آیند و میروند در خیالش
که باز فکر های دلگیر خاکستری نکند
مطلبت قشنگ بود.. به خصوص آخرش..ببینم تو بارون که رانندگی کردی و برگشتی بعدش چه غذایی درست کردی؟!
راستی نینا جان ممنونم از لطفت اما من فعلا هیچکسو لینک نمی کنم به دلایلی..شاید خودت دیده باشی..اما می خونمت و ممنونم که منو می خونی..
سلام ادرستونو تغییر دادمای بابا این دفعه واسه چی فیلتر کردنبیا پیشم خوشحال می شم
سلام نینای عزیز. منزل نو مبارک. همه ی پستتات رو خوندم. اما بغضم گرفت. از اون قصه ی تلخ تکرار. اما بارون رو دوست دارم. عاشقشم. تند باشه یا کند به یاد ندارم چتر دستم گرفته باشم. این پست آخرت خیلی لطیف بود. خوشم اومد.
اینم یک تغیر است خوشحالم که هستی. شراره
خانه ی نو مبارک...امیدوارم چرخش بچرخهراستی نوشته ی پر احساسی بود...اینجا هم نم نمک باران میزند...اما بارانش نمیدانم چرا شور است!!
حتما عزیزم ،همون پریشان گیسو خوبه ،مرسی عزیزمشراره
چه خوب نوشتی.حض کردم.
این شعر رو از سایت آوای ازاد نوشتم دوستش داشتی
مطلبت قشنگ بود.. به خصوص آخرش..
ببینم تو بارون که رانندگی کردی و برگشتی بعدش چه غذایی درست کردی؟!
راستی نینا جان ممنونم از لطفت اما من فعلا هیچکسو لینک نمی کنم به دلایلی..شاید خودت دیده باشی..اما می خونمت و ممنونم که منو می خونی..
سلام ادرستونو تغییر دادم
ای بابا
این دفعه واسه چی فیلتر کردن
بیا پیشم خوشحال می شم
سلام نینای عزیز. منزل نو مبارک. همه ی پستتات رو خوندم. اما بغضم گرفت. از اون قصه ی تلخ تکرار. اما بارون رو دوست دارم. عاشقشم. تند باشه یا کند به یاد ندارم چتر دستم گرفته باشم. این پست آخرت خیلی لطیف بود. خوشم اومد.
اینم یک تغیر است خوشحالم که هستی. شراره
خانه ی نو مبارک...
امیدوارم چرخش بچرخه
راستی نوشته ی پر احساسی بود...
اینجا هم نم نمک باران میزند...
اما بارانش نمیدانم چرا شور است!!
حتما عزیزم ،همون پریشان گیسو خوبه ،مرسی عزیزم
شراره
چه خوب نوشتی.حض کردم.
این شعر رو از سایت آوای ازاد نوشتم
دوستش داشتی