استخوان های دوست داشتنی

گاهی که می شکنم

استخوان های دوست داشتنی

گاهی که می شکنم

یه دو روز نبودم انقدر دلم برا وبلاگ تنگ شده بود که نگو  الان هم به خستگی و کوفتگی ناشی از  سفر کوتاهم نشستم  نظرات رو خوندم 


جاتون خالی رفته بودیم بهشتی که تو ایران  هی وعده اش رو نسیه می دادن اینجا نقدی دریافت کردیم 


رفته بودیم همنر اسپرینگ


یه جایه که آبهای معدنی داره  نه البته اصلا شبیه به سرعین اردبیل و محلات ایران نیست کلا فرق داره


تمام شهر توی دامنه یه کوه بزرگ و سبزه


 رفتیم  هتل  بعد چند ساعت استراحت هم رفتیم توی آبگرم


بسیار دیدنی بود  یه محوطه بسیار بزرگ  که تمامش رو  به صورت استخر هایی با درجه حرارت های متفاوت  در آورده بودن


بعد با سنگهای زیبا تزئین کرده بودن  یه جور راههایی درست کرده بودن که پر از آب  های معدنی بود


و تو می تونستی توش دراز بکشی و به آسمون چشم بدوزی و از حرکت ابرهای زیبا واقعا احساس خوبی بهت دست بده


یه ده دوازده مرتبه هم رفتیم از این سر سره های پر آب پیچ پیچی کلی جیغ زدیم تا برسیم اون پایینش


کلا خیلی خیلی خوش گذشت   فقط یه اتفاق بد افتاد اونم  گیر کردن انگشت یه پسر کوچولوی فضول و دوست داشتنی که من براش می میرم توی سوراخ فاضلاب حمام  بود


انگشتش برید و کلی خون اومد و کلی من هول شدم و گریه کردم  اما الان خوبه و خدا رو شکر جدی نبود


یه شب و یه رو ز اونجا بودیم  بعد اومدیم یه دهکده  که اسمش آمبرلا بود  که ساحل بسیار زیبایی داشت و کلی تو دریاش بازی کردیم


کلا عالی بود


جای همه خالی


الان هم دارم از پادرد می میرم و نی نی ناز هم خوابیده و شوهر جان هم همین جور


بنده هم میرم یه استراحتی می کنم بر می گرد م




نظرات 6 + ارسال نظر
آخرین نسخه یک مرد... یکشنبه 13 دی‌ماه سال 1388 ساعت 06:39 ب.ظ http://zardmadar.blogfa.com

چه خوب

مریم دوشنبه 14 دی‌ماه سال 1388 ساعت 12:30 ق.ظ http://29mehrmah.blogfa.com

سلام نینای عزیز
رسیدن به خیر.انشالله همیشه به گشت و شادی.
این سفر رو که بهت خوش گذشته و البته در اغاز سال نو میلادی هم اتفاق افتاده به فال نیک بگیر که تا آخر سال به همین شکل بگذره!

امیدوارم برای شما هم همین جور باشه

شراره دوشنبه 14 دی‌ماه سال 1388 ساعت 03:16 ق.ظ http://parishangisoo.blogfa.com

خوب همیشه به گشت و تفریح ،عزیزم ،ما هم دلمون برات تنگ میشه وقتی به ما سر نمیزنی

قربونت

شما که خیلی به بنده لطف داری گلم

شهرزاد دوشنبه 14 دی‌ماه سال 1388 ساعت 08:03 ق.ظ http://chasingsleep.blogfa.com/

انشاءالله که همیشه خوش بگذره به ات.کمی حسودی کردم.الان نی نی خوبه؟

انقدر قشنگ ابراز احساسات می کنی آدم به وجد مییاد



الان نی نی خوبه

اما هنوز اون انگشت فضولش تا تو چشم ما هم نفوذ می کنه

شراره سه‌شنبه 15 دی‌ماه سال 1388 ساعت 03:23 ق.ظ http://parishangisoo.blogfa.com

شعر جدیدم را گذاشتم ،نظرت را میخوام گلم
بوس

خوندمت

بسیار زیبا بود

منتظر انتشار کتابت هستم ها

سید مهدی چهارشنبه 16 دی‌ماه سال 1388 ساعت 08:03 ب.ظ

به به ، من از طرف تمامی خوانندگان خرسندی خودمان را از خوش گذشتن به خانم نینا اعلام می نمایم و یه بوس آبدار هم از جانب ما به لپ نی نی حواله بفرمائید.
در ضمن بچه ها می گن ، نینا خانم 2 تا عکس می ذاشتی بد نبود ها.(بچه ها میگن ها)

چشم

حتما به محض اینکه عکسها رو کم حجم کردم می گذارم براتون

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد