استخوان های دوست داشتنی

گاهی که می شکنم

استخوان های دوست داشتنی

گاهی که می شکنم

سفره ی   گورکن خالی است



کاش من میمردم

نظرات 9 + ارسال نظر
داریوش سه‌شنبه 29 دی‌ماه سال 1388 ساعت 07:58 ب.ظ http://darius1.blogfa.com

تا شقایق هست زندگی باید :کرد

نینای گرام مدت زیادی نبودم وگرنه دوستان در قلب من حای دارند
شاد باشی و زندگی کن

سید مهدی سه‌شنبه 29 دی‌ماه سال 1388 ساعت 08:37 ب.ظ http://www.dorooghestan.blogfa.com

کاش من قیر داغ
جای شام می خوردم

نه بابا

دیگه خیلی غلیظ گفتی

م.بصیر سه‌شنبه 29 دی‌ماه سال 1388 ساعت 11:09 ب.ظ

خیلی غمینی....

غمت نبینم هیچوقت...

شهرزاد سه‌شنبه 29 دی‌ماه سال 1388 ساعت 11:22 ب.ظ http://chasingsleep.blogfa.com/

بهتر بشی ایشالا..مواظب خودت باش . دیگه این حرفو هم نزن.

ژنرال شکست خورده چهارشنبه 30 دی‌ماه سال 1388 ساعت 02:49 ق.ظ http://jnral.blogfa.com/

وبلاگ جالبی داری

mitra چهارشنبه 30 دی‌ماه سال 1388 ساعت 06:32 ق.ظ http://www.nicepack.ir

سلام دوست خوب وبلاگت بسیار عالیه اگه بتونی مطالب را زیاد کنی خوبترم میشه

ترنم چهارشنبه 30 دی‌ماه سال 1388 ساعت 07:34 ق.ظ http://kolbeyetaranom.blogfa.com

ای بابا این چه حرفیه نینا جان...خدا نکنه سایه ات بالای سر بچه ات...

شراره چهارشنبه 30 دی‌ماه سال 1388 ساعت 10:16 ق.ظ http://parishangisoo.blogfa.com

خدا نکنه گلم ،زندگی زیباست با تمام سختی هاش

آنیتا چهارشنبه 30 دی‌ماه سال 1388 ساعت 08:17 ب.ظ http://anitashahi.blogfa.com

کاش من هم همزبای داشتم

همزبان مهربانی داشتم

هر کجا خواستم پر می زدم

آسمان بی کرانی داشتم

رو به سمت کوچه سبز بهار

بر درختی آشیانی داشتم

وقت باران در میان آسمان

حلقه رنگین کمانی داشتم

در کنار جاده های دور دست

انتظار کاروانی داشتم

مثل یک لبخند مثل یک نگاه

صحبت از راز نهانی داشتم

در هزار و یک شب تشویش خویش

تا صحر هم داستانی داشتم

دامنم پر می شد از باران اشک

در شب خود کهکشانی داشتم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد