استخوان های دوست داشتنی

گاهی که می شکنم

استخوان های دوست داشتنی

گاهی که می شکنم

باید فراموشت کنم

چندیست تمرین می‌کنم

من می‌توانم ! می‌شود !

آرام تلقین می‌کنم

حالم، نه، اصلا خوب نیست ....

تا بعد، بهتر می‌شود ....

فکری برای این دلِ آرام غمگین می‌کنم

من می‌پذیرم رفته‌ای

و بر نمی‌گردی همین!

خود را برای درک این، صد بار تحسین می‌کنم

کم کم ز یادم می‌روی

این روزگار و رسم اوست!

این جمله را با تلخی‌اش، صد بار تضمین می‌کنم...

نظرات 6 + ارسال نظر
سیاوش کسرایی یکشنبه 29 فروردین‌ماه سال 1389 ساعت 10:26 ق.ظ http://t60.persianblog.ir/

چرا پست قبلی رو پاک کردی :(

همینجوری

دلم خواست بنویسمش نوشتمش

اما الان دلم می خواد نباشه

سیاوش کسرایی یکشنبه 29 فروردین‌ماه سال 1389 ساعت 08:33 ب.ظ

و خواننده ها هم همه روی ... هستند دیگه!!!!!

لطفا نظر های کنایه آمیز نفرستید جناب سیاوش

منصور کبیر دوشنبه 30 فروردین‌ماه سال 1389 ساعت 03:29 ق.ظ http://balatarim.mihanblog.com

خیلی جالب بود
مخصوصا پ.ن ۲

شهرزاد دوشنبه 30 فروردین‌ماه سال 1389 ساعت 08:18 ب.ظ http://chastity58.blogfa.com/

منم اون روز داشتم فک می کردم چرا واقعن تصویر ابزار موسیقی رو نشون نمی دن..چه کار مسخره ای...یعنی بعضی وقتها آدم از دس اینا به حقانیت دین و مذهب هم شک می کنه.

به به شهرزاد خانوم

دلم برات تنگ شده بود

شهرزاد دوشنبه 30 فروردین‌ماه سال 1389 ساعت 08:22 ب.ظ

شعرای فریدونو دوست دارم. از شعر کوچه اش خیلی خاطره دارم.راستی قالبت خیلی خوش رنگه.

چاکرم

امید چهارشنبه 1 اردیبهشت‌ماه سال 1389 ساعت 10:54 ب.ظ http://faith.blogsky.com

منم با شهرزاد موافقم
بعدشم نینا جان چی شده که پست هات همه شعر و غزل شده؟ من چند وقتی نبودم و بیخبرم از همه جا
حالا برم پایین ترم بخونم شاید متوجه بشم
راستی دلم برای حرفایی که از سها میزنی تنگ شده. ببوسش.
بعدشم اینکه سها دوست منه

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد