آه خدا می ذاشتی از نوشتن پست قبلی یه چند ساعت می گذشت بعد جو باتلر مییومد میگفت فردا ساعت سه open home هستش که من بد بخت حتی باید داخل سه تا کمد دیواری ها رو هم تمیز کنم
حتی باید گاراژ رو هم بشورم و دستمال بکشم و حتی باید حمام شیشه ای ام را برق بندازم خدا
من گفتم حال ندارم چرا هر وقت می گم حال ندارم کار کنم اینجوری میشه
می خوای از راه دور کمکت کنم زود همه ی کاراتو انجام بدی و خسته هم نشی و حال هم داشته باشی؟ منتظر جوابت نمی مونم و از همینجا کمکت می کنم :دی حالا خودت نتیجه شو می بینی و باور می کنی.
سها جون رو ببوس
من که هیچ وقت دست به سیاه و سفید نمی زنم.
ازدواج کن
بچه دار هم بشو
بعد بیا اینو بگو بهار ه جان
وای ! خستگیتو می فهمم...خسته نباشی. راسی این آقای رت باتلر ..ببخشید همون جو باتلر یعنی چی که میاد می گه اوپن هوم واینا..یه خرده توضی بده برام جالبه به نظرم. والبته هر چی هس لابد خسته کننده اس.
می خواد خونه اش رو بفروشه
تو هفته یه بار باید بازدید داشته باشن از خونه
می یاد میگه منم وظیفه دارم تمام خونه رو برق بندازم تو اون روز به خصوص
بعد از ساعت سه تا چهار بعد از ظهر مثلا مشتری مییاره برای دیدن خونه
خدا فقط یه ضد حال بزرگه وهمین !
نینا من کمکت کردماااا
احساس کردی که کارات راحت تر انجام شد و کمتر خسته شدی؟؟؟
آره
خدایی زودتر انجام شد
خوبی نینا؟ هنو اوپن هوست تموم نشده؟!
آه ای شهرزادی
خسته شدم از این همه کار
تمو م بشو هم نیست
خسته ام من خسته ام من مثل مرغ بال و پر شکسته ام من ( جواد یساری دوست داری)
سلام
خوشحالم که متوجه این کمک شدی
اگه از حقیقت این کمک که در واقع از طرف خداوند بوده آگاه می شدی، از خوشحالی بال در میاوردی