استخوان های دوست داشتنی

گاهی که می شکنم

استخوان های دوست داشتنی

گاهی که می شکنم

می بخشمت و کنارت می گذارم برای خاطر تمام حرفهای نامربوطی که پشت من زدی و برای تمام تهمتهایی که زدی و برای تموم دروغهایی که راجع به من گفتی می بخشمت  چون اندازه تو همین قدره و می ذارمت کنار چون اندازه قلب من به اندازه این همه بدی نیست و نمی تونم تحمل کنم


ولی



می بخشمت چون قلبم رو دوست دارم و نمی خوام کینه ای بهش راه بدم

نظرات 11 + ارسال نظر
صدف یکشنبه 20 تیر‌ماه سال 1389 ساعت 09:54 ب.ظ http://www.asantabligh.ir

سلام خوبی وبلاگ قشنگی داری ،اگه خواستی یه سری به سایت های من بزن اگه خواستی با من تبادل لینک کنی به این آدرس مراجعه کن گلم http://istgah.asantabligh.com/tabdol1.php واگه هم خواستی آمار ورتبه وبلاگ خودتو بترکونی حتما به این سایت مراجعه کن 100% رایگان هستش و می تونی به راحتی آمار بازدید وبلاگ خودتو افزایش بدی هرچقدر دلت بخواد http://asanrank.com

ثمین و پرهام(گذری بر دنیا...) یکشنبه 20 تیر‌ماه سال 1389 ساعت 10:03 ب.ظ http://gozaribardonya.blogsky.com


سلام دوست خوبم....
ثمین وپرهام یک وبلاگ گروهی راه انداختند.....
یه وبلاگ عالی و پر محتوا درست کردند....
حالا دنبال دوستای خوب می گردند....
اگر دوست داری یکی از یارای ما بشی مارو لینک کن و به ما هم خبر بده تا لینکت کنیم....
مرسی عزیزم...
منتظرت هستیم.....
..............…,•’``’•,•’``’•,
...........…...…’•,`’•,*,•’`,•’
..............……....`’•,,•’`
…...…,•’``’•,•’``’•,
…...…’•,`’•,*,•’`,•’
...……....`’•,,•’`
,•’``’•,•’``’•,
’•,`’•,*,•’`,•’
.....`’•,,•

علی یکشنبه 20 تیر‌ماه سال 1389 ساعت 10:43 ب.ظ http://omidvar.blogsky.com

من هم همیشه همین کار رو می کنم. وقتی طرف رو می بخشی اون رو با بدیهاش تنها می گذاری. بعدش میتونی با خوشحالی بری یه بستنی بخوری که توی این گرما خیلی می چسبه.

یکی یکشنبه 20 تیر‌ماه سال 1389 ساعت 11:18 ب.ظ http://ma00zendegi.blogfa.com/

این کار خیلی سخته
من واقعا نمیتونم

محمد دوشنبه 21 تیر‌ماه سال 1389 ساعت 03:08 ق.ظ http://www.koraknejirom2.blogfa

سکوت می کنم به تلافی همه بدی هایت و اشکی نمی ریزم برای تمام خوبیهایم پس تو دیگر نیستی من وجودم را آزاد میبینم زنده باد آزادی....
وب شما بسیار زیبا بود لذت بردم از دیدن آن

محمد عزیز بله حق با شماست

سکوت گاهی شیوا ترین گویش است برای آنان که با زبان نگاه پیوند آشنا دارند

آدرس شما ارور میده

داریوش دوشنبه 21 تیر‌ماه سال 1389 ساعت 03:09 ق.ظ http://darius1.blogfa.com

با بهترین درود ها
نخست که امدم گفتم اشتباه امدم ! بخشش بهترین هدیه ای است که ما ناسنها برای دادن ان داریم ولی نه برای هر کس برخی ها را نمیشود بخشید من نمیتوانم شیاد اشتباه میکنم ولی میخواهم با این اشتباه زندگی کنم ولی قلبت را دوست دار و کینه را و سیاهی را از ان دور کن
شاد باشی و تندرست

مامان عیسی دوشنبه 21 تیر‌ماه سال 1389 ساعت 07:38 ب.ظ

نینای خوبم داری با خودت چیکار میکنی
این پست خودت را انقدر بخون و باور کن که دیگه به هیچی فکر نکنی
من درست نمیدونم چی شده و چه اتفاقی افتاده ولی میشه از یه دریچه دیگه هم به وضوع نگاه کرد اگه حرفهایی که پشت سرت زده شده در حد همین چند مدل غذا درست کردن و ... باشه
ببین عزیزم ما هم که میریم خونه برادرم کلا چهار نفریم ولی همیشه زن داداشم به اندازه چهل نفر غذا درست میکنه با یه بچه کوچیک چند مدل غذا چند مدل دسر و... که تقریبا همش دست نخورده باقی میمونه ما از وقتی میشینیم سر سفره هی بهش قر میزنیم که چرا انقدر خودت را تو زحمت انداختی گاهی فکر که یکنم میبینم بیش از اونکه بهش گفته باشیم خسته نباشی بهش گفتیم چرا این همه ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
حتی پدرم دیگه وسواس پیدا کرده به این کارش سالی یک بار هم که میریم خونش تا یک هفته تو خونمون اعصاب خوردی داریم که زهرا چرا این کارها را میکنه !!!!!!!!!!!!!
حتی گاهی بهش میگیم اینجوری میکنی که ما نیاییم خونتون به شوخی اما اون این مدلیه دیگه
اما همه این حرفهای ما فقط و فقط از سر دلسوزیه هم بخاطر اون همه ساعت زحمتی که باید بکشه و غذا ها را درست کنه هم بخاطر حیف و میلی که میشه و هم بخاطر معذب بودن خودمونه
خودت را ناراحته این چیزها نکن
کار اومدنت به کجا رسید ؟
میدونی غربت و تنهایی خیلی دلگیرت کرده کوچکترین چیزها برات خیلی سخته و غیر قابل تحمل میشه
دوستتون دارم
مواظی خودت و سهای گلم باش

اوه

عزیزم کاش فقط به غذا و اینا مرتبط بود

خیلی در مورد من بی انصافی کرده بود

نیایش سه‌شنبه 22 تیر‌ماه سال 1389 ساعت 04:04 ق.ظ http://doctor88.blogfa.com

سلاااااااام حالت چطوره نینای عزیزی که منو با سرزدنات شرمنده کردی

الان خوبم خانم دکتر

نگین سه‌شنبه 22 تیر‌ماه سال 1389 ساعت 04:43 ق.ظ http://www.mininak.blogsky.com

سلام نینا جان خوبی ؟
حتما بیا به وبلاگم پی نوشت سومی رو بخون ! راجع به وبلاگ شماس :))
این جمله ی آخر : " می بخشمت چون قلبم رو دوست دارم و نمی خوام کینه ای بهش راه بدم " خیلی به دلم نشست . خیلی قشنگ بود

امید یکشنبه 27 تیر‌ماه سال 1389 ساعت 02:05 ق.ظ http://faith.blogsky.com

به نظر من لازم نیست ببخشیش
فقط فراموشش کن
اگه ببخشیش خدا هم میگذره ازش و اون بازم همین بلا رو سر یکی دیگه میاره
ولی اگه نبخشیش خدا ادبش میکنه و شاید دیگه باعث آزار کسی دیگه نشه
من که نمی تونم از کسی که آزارم داده بگذرم و از خدا میخوام که انتقام منو خودش بگیره
تازه اگه تو ببخشیش من نمی بخشم، چون مامان نینا دوست جون منو اذیت کرده و منم خیلی ناراحت شدم که تورو ناراحت دیدم

نسرین پنج‌شنبه 23 دی‌ماه سال 1389 ساعت 04:30 ق.ظ http://nasrinrahimi.blogfa.com

سلام دوست خوبم .مرسی از اینکه نظرتان را نسبت به وبلاگم دادید و خوشحال میشم که هرازجندگاهی سری به من بزنید..
وبلاگ شما هم بسیار جالب و پر محتواست خیلیییییییییییی لذت بردم///

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد