دوست سعید اومده بود امروز خونمون
پنجاه سالشه ولی هنوز ازدواج نکرده و اینو وقتی فهمیدم که گفت هفته دیگه با پارتنر م مییام خونتون
عکس های شیرینی هایی که پخته بودم رودید و کلی خوشش اومد و بهم قول داد کمکم کنه که
بتونم قنادی بزنم
عکس غذاهایی که پخته بودم رودید و هی میگفت من باور نمیکنم انقدر زیبا بتونی غذا رو تزئین کنی
سعید با بی تفاوتی شانه بالا انداخت و گفت مگه چی دیده انقدر تعریف میکنه
بهش میگم بابا جان تو هر روز غذای تزئین شده و خوشمزه میخوری برات عادی شده برا این یارو که عادی نیست
کاش یه کم میتونستم براش اعجاب انگیز باشم
چرا هر کاری میکنم منو نمیبینه
:-S
درکت میکنم نینا...
وای نینا چه ناامید کننده.
ناراحت نباش عزیزم این خاصیت ما آدماست که در مردها خیلی پر رنگ تره
خداییش هیچ وقت قدر نعمتامون را نمیدونیم
می بوسمتون
عزیزممممممممممممممم
هیچی عادتش کردی... اگه یه بار تزیین نکنی میفهمه اونا چی بود.
مثل مامان من اینا رو وظیفه یخودت نکن که 20 سال دیگه اگه سرما هم خوردی نتونی یه غذای بی تزیین بذاری جلوی شوهرت...