استخوان های دوست داشتنی

گاهی که می شکنم

استخوان های دوست داشتنی

گاهی که می شکنم

امروز سه دفعه چمدانها رو بستم باز کردم دوباره بستم دوباره بد شده مدل چیدنش دوباره بازشون کردم وحشتناکه


هر چمدان دقیقا باید سی کیلو باشه چمدانهای من چهل و پنج کیلوییه هر کاری میکنم نمیشه باید پولهای مبارک رو از جیب مبارک همسر محترم در بیارم و بیست کیلو از چیزایی که خریدم رو فرید کنم بیاد ( پست هوایی )  ایران


خرگوش کوچولو هم مریضه هیچی نمیخوره نمیدونم چش شده بیچاره


سها هم دقیقا سه روزه که ساعت سه بعد از ظهر استارت زر زر رو میزنه و ساعت چهار خاموشی منم می بینم نمی تونم ساکتش کنم انگشتام رو فرو  می کنم تو گوشم و دراز میکشم تا آروم بشه الان هم خرگوشه اومده رو پنجه پاهام که روزمینه داره بازی می کنه مثل یه خرس هم غذا خوردم مثل بشکه شده هیکلم  فک کن بعد این همه مدت با این هیکل ضایع باید برگردم ایران  مطمئنم داداش کوچیکه کلی مسخره خواهد کرد شکم دنبه مانندم را


الان هم ساعت پنج و نیم بعد از ظهره  برای افطار یه دونه مهمون دارم براش سوپ پختم  میخواستم شیرینی بامیه بپزم که متاسفانه کره ام تموم شده بود


می خوام وقتی اومدم ایران برم کلاس قنادی و شیرینی پزی که وقتی برگشتم استارت کار رو بزنم اینجا اگه دو نفر با هم کار نکنن واقعا خرج خونه پیش نمیره


البته برنامه زیاد دارم برای برگشتن  یکی اش باز کردن یه مغازه قنادیه  دعا کنید در این راه موفق بشم  خودم که خیلی به این کار علاقه دارم


پ ن  بی ربطه ولی وقتی سها می خوابه یا نیست برای چند ساعتی احساس آرامش بهم دست می ده 

http://ganjoor.net/ 


این آدرس سایت گنجور هست که تمام آثار شاعران و پارسی گویان بسیار قدیم رو در خودش ثبت کرده


می تونید بدون اینکه این آدرس رو وارد کنید فقط کلمه گنجور را سرچ کنید  و از این سایت ارزشمند لذت ببرید



دیشب آمار چمدان شکلات ها رو گرفتم


هشتاد تا شکلات تخته ای دارم


هشت تا بسته  ده تایی شکلات کادبری


یه بسته بزرگ کیت کت


ده بسته قهوه و پنج بسته کافی


وای هنوز هم کلی می خوام فکر کنم


چون ماشاله هم کارخونه مادر پدر من قوی بوده انقد رکه بچه دارن و نوه و نتیجه


هم خانواده سعید ماشاله کم نیستن


دوستانم هم که جای خود دارن


کی می خواد این همه بار کنه   فکر کنم باید یه مقداری اش رو جلوتر بفرستم بیاد

درختهای مگ نولیا تازه گل دادن  کاملیا هم همینطور  گل های مگ نولیا صورتی و بنفشه و گلهای کاملیا قرمز سرخ  صورتی  سفید  گلبهی هر جا نگاه میکنی هستن  گل های نرگس هم که همه جا رو پوشونده و سبزه ها با رنگ زرد به معجزه رنگها شبیه شدن  چند تا عکس ازشون براتون میزارم قبل اومدنم


وای دنیای رنگی شده اینجا


جای همه خالیه



خدا میدونه این خرگوش کوچولوی خوشگل که از مزرعه دوستم با خودم آوردم چقدر با نمکه  فقط کافیه ولش کنی تو اتاق سریع مییاد میچسبه به پاهام و هی از پاهام لیس میزنه و گازهای کوچولو میگیره  و انقدر هم تنبله که غذاهاش رو باید ساتوری کنم تا بخوره  شیر خشک سها هم که هست گاهی یه سرنگ پر بهش میدم الان هم براش آب هویج گرفتم دادم بهش دندوناش رو در اورده بود یه ذره بودن همش میخواست سرنگ رو گاز بگیره


الان هم تو کشوی زیر میز کامپیوتره کز کرده یه گوشه و داره دستاش رو لیس میزنه و کلی کیف میکنه تمام کناره های موکت هام رو می جوه  و با این کارش  شاید می خواد بگه دلم برای ریشه های درخت های مزرعه تنگ شده  بیچاره سرنوشت بدی داشت این خرگوش کوچولوی من  مامانش رو که سگ ها خوردن و الان هم که گیر من و سها افتاده


سها هم که بد بختش کرده انقدر که میگیره تو دستش فشارش میده   میندازتش تو کامیونش باهاش به قول خودش قان قان بازی می کنه


میندازه تو صندلی ماشینش که باز میشه و توش یه محفظه است و بعد درش رو میزاره و میشینه روش و یه ساعت بازی می کنه باهاش


دلم براش کباب میشه خدایی اش حس میکنم سها داره دختر کوچولوم رو اذیت می کنه  آخر شب که می خوام بزارمش تو لونه اش  بیچاره چهار چنگولش بیرونه از بس می خواد از خودش دفاع کنه و بیچاره هیچ کاری هم از پیش نمیبره


پ ن  این روزا خیلی درگیر اومدنم  چمدان بستن  به کنار دارم تو فریزر رو پاک سازی میکنم که بشه یه چند نوع خورش درست کنم برای سعید بزارم با برنج ها ی ابکش شده آماده و یه سری کیک هویج و ساده که بتونه گاهی بخوره


دلم اصلا نمیخواست این مسافرت رو تنها بیام  یعنی من چه گناهی کردم همش باید یه جوری از عزیزم  دور باشم