استخوان های دوست داشتنی

گاهی که می شکنم

استخوان های دوست داشتنی

گاهی که می شکنم

با لاخره کارهام تموم شد وقت کردم بیام


ولی از زور درد کتف و کمر و انگشتام و ساق دستام درست نمی تونم بشینم تایپ کنم البته فقط خستگی جسمی و روحم به هم ریخته نیست


امروز رفتم موهایم را دادم دست یه جناب پیرمرد برایم مدل لایر زد  بسیار زیبا شده ام بزنم به تخته


سها بد بختم کرد تا موهام تموم بشه سه بار شیرجه زدم از تو خیابون اوردمش تو آرایشگاه  جدیدا جناب سها خان روشون روی سنگ پا رو سفید می کنه  از بس که تخس و شیطون شده و به غیر از اینا سرعت عملش منو کشته یعنی بشمار سه  سر خیابونه 


فردا هم اگر خدا وند عزوجل بخواهد بدون حرف پیش بعد یه سال می خوام برم اصلاح صورت


نه فکر کنی یه سال کلا اصلاح نکردم ها   کردم ولی نرفتم آرایشگاه خودم  به دستام مدل چپر  چلاقی دادم تا تونستم سیبیل های قیصر مانند و ابروهای در هم تنیده رو یه سرو سامونی بدم

چون آریشگر ایرانی در دسترس نبود


اینجا هم که قربونش برم صورتاشون مو نداره که اصلاح رو بدونن چیه


به هر حال الکی الکی سال هشتاد و هشت به پایان رسید


ولی برا من سال خوبی بود


برای شما چه طور

دندانهایم را به هم میسایم


می سایم به هم و خون در رگهایم می جوشد


به این فکر می کنم که ای کاش می شد خر خره ات را بجوم تا از دست غر غر های زیر لبی ات راحت شوم لعنتی

پرواز یه دقیقه ای   انیمیشنی که پیشنهاد میدم همه ببینیدش

ماجرای یه موجودیه که شبیه یه پشه است این پشه از وقتی که به دنیا پا میذاره تا زمانی که بخواد بمیره فقط یه دقیقه وقت داره  بعد این به دنیا مییاد می بینه یه ثانیه شمار  بالای سرشه هر جا میره باهاشه

فکر کنم بالا سر همه ما هم باشه ها فقط ما نمی بینیمش  خلاصه این میبینه همینجوری ثانیه هاش بگذره خب خیلی ستمه  یه لیست از موجودی که شبیه خودشه و حالا افتاده مرده پیدا می کنه که توش کارهای جالب نوشته شده که این تو یه دقیقه انجامشون بده تا به قول ما آدما حسرت به دل از دنیا نره   خلاصه این موجود شروع میکنه این کارها رو انجام دادن  یه دفعه می رسه به تماشای ستاره ها در شب اما خب نمی تونه این کار رو انجام بده چون هنوز روز بود  دقیقا همون موقع هم ثانیه هاش به آخر میرسه  می میره  بعد یه سمغ درخت مییفته روش این همینجوری با چشم های باز میره داخل این سمغ درخته و یه دفعه شب رو نشون میده و عکس ستاره هایی که رو این سمغه می یفته و بالاخره این پشه  ستاره ها رو می بینه ولی خب مرده دیگه


بعد همونجوری سمغی که این پشه نایاب تو بوده میره به موزه آثار طبیعی  و کلی معروف میشه


در کل خیلی دوستش داشتم


حالا شاید تو تعریف چیز جالبی از کار در نیومد ولی ببینیدش خب نظرتون عوض میشه


  

 http://www.youtube.com/watch?v=6Wf8yEb1cwY&feature=player_embedded

اصول خفن زیستن


تبلیغی بود که گوشه وبلاگ یکی از بچه ها دیدم


تو فکرم این چی هست


ما که خیلی وقته به طرز خفنی زندگی می کنیم لابد

این بارانهای فصلی شروع شد انگا ر دوباره


در عرض دو ساعت حد اقل یک میلیمتر باران


وحشتناک بود  دیگه نمیشد رانندگی کرد


برای سها یک عدد سیوشرت دودی خریده ایم با یک عدد شلوار جین همین رنگی با یک عدد تیشرت یقه دار  کاملا مردونه


بسیار خوشگلتر و تودل برو تر شده اند جناب سها خان و بنده امروز هزار دفعه قربونشون رفتم


شب خونه شکوفه خانم  همسایه  میهمان هستم


نسرین و امیر هم هستند


یه گلدون ژربرا براش خریدم که اونم از تفقد نسرین عزیز یک شاخه اش درون ماشین شکست


حالا اون شاخه رو باسیم  درونش فرو کردیم که بعدا بندازیم گردن خود فروشگاه کلا


پ ن  امروز تبلیغ کننده های دین مسیحی تشریف اورده بودن دم در می خواستن از مسیح برا ما حرف بزنن


منم گفتم من مسلمونم که یارو بی خیال ما بشه بره  اما نشد یعنی می گفت من یه دوست دارم مسلمونه اما مسیحی شد


منم گفتم  yes I know mer pedar sag  اما اون خیال می کرد پدر سگ یک عدد لغت کلاسیک  ایرانی است  البته تقصیر خودشه که ول کن معامله نبود وگرنه بنده اصلا بی ادب نیستم باور کن


از بخت بد یه دوست ایرانی داشت که شاید بره ازش بپرسه پدر سگ یعنی چی


اون وقت برگرده بیاد سراغ من



سها جون مامان رو ببخش


امشب که داشتم برات لالایی می گفتم حس کردم هیچ عشقی توی لالایی من نیست


یادم اومد یه روز دوستم یه حرفی زد که من اون موقع خیلی بهش خندیدم اون میگفت


مامان ها لالایی میگن برای اینکه خودشون خوابشون ببره


یه جورایی از سر وا کردن تو  خوابوندن تو برا اینکه خودم راحت بخوابم  ببخشید مامانی گلم

تصمیمم رو گرفتم


فردا بی هیچ نگرانی از چاقی دوباره هفت عدد از دلمه های برگ مویی که به زحمت پیچیدمشون رو یک جا می خورم


آه که چقدر هوس کرده بودم

خیلی وقتها بود مینشستم فکر میکردم که چرا من که انقدر به نظر همه موفقم  حالم خوب نیست


یعنی چرا حس کسی رو دارم که از زندگی اش راضی نیست


خب امروز به نتیجه رسیدم  من حس میکنم مسئله از اونجا شروع شد که من تو وجودم نینا های مختلفی دارم


یه نینای احساساتی و حراف و تخس و دنیا به تخم حساب نکن


و یه نینای منطقی و حساب کتاب دار و برنامه ریز


و یه نینای خشک و منظبط ( انشاش درسته دیگه )  و پاکیزه


نمی تونم برای همه این نینا ها برنامه ریزی کنم شاید به خاطر این باشه که من مثل مادری هستم که بین بچه هاش فرق میگذاره  و نینای اول رو بیشتر از همه دوست دارم


دوست دارم تمام روزم برای نینای تخس و شیطان و احساساتی باشد تمام افسار احساسم رو بدم به دستش  بگذارم هر کار دوست داره بکنه  شلوارهای جینز کوتاه بپوشه و لباسهای چسبان و چند ساعت وقت بگذاره برای آرایش صورتش و هی به موهاش ور بره و به دوستاش تلفن کنه و چهارتاجک بگه و بعد بره بیرون و بگرده و خرید کنه و بیاد و خلاصه هر کار دوست داره بکنه


لازم نباشه که ماسک به چهره بزنه  همین که هست باشه همینجور صاف و بی شیله پیله و دوست داشتنی


همینجور پر مهر و محبت  و بی چشم داشت محبت کردن رو داشته باشه بی هیچ نگرانی از سو

استفاده دیگران محبت کنه


اما خب نمی شه دیگه هر کار می کنم نمی تونم انگار چند سالی هست به این نینای احساساتی جایی برای نشان داده شدن خودش داده نشده  شاید از بعد به دنیا امدن سها باشه


شاید بعد از ازدواج باشه اصلا


بعد مییایم سر نینای منظبط اینو که اصلا دوسش ندارم چون فعلا تحت هیچ شرایطی کاری از پیش نمی بره  چون تا می خواد خودی نشون بده سها میزنه کاسه و کوزه اش رو داغون میکنه


این یکی نینا که دیگه شده دمخور لحظه های من شده برنامه ریز من اما خب اینم پاش میلنگه انگار یعنی یه جور خاص و خوبی برنامه نمی ریزه که همش برنامه های لوث و بی مزه همش تکراری


صبحا صبحانه دادن به سها جمع و جور کردن خونه گرد گیری  تمیز کردن شیشه ها  درست کردن نهار   خوردن نهار جمع کردن ظرفهای نهار  خوابوندن نی نی  باز کار کردن  بعد یه ساعت وبگردی

بعد دوباره عصرانه سها رو دادن دوباره جمع کردن دوباره شستن دوباره شام درست کردن و شب شد دیگه  پس درس خوندن کجاس  معلوم نیست


یعنی معلوم هست خب سها نمیگذاره دیگه وگرنه این نینای حساب گر دو ساعت رو به درس اختصاص داده که با شیرجه  این جناب سها خان  روی کتابهای بنده خود به خود لغو میشه


ساعت یازده شب هم که خر پف خر پف


تموم شد روز تموم شد رفت پی کارش و من هیچ کاری نکردم


لعنتی